روز گذشته روزنامه کیهان مطلبی را منتشر کرد و در آن نسبت به تجلیل از بهرام بیضایی در جشنواره تئاتر انتقاد کرد. در مطلب کیهان آمده بود:
سؤال اینجاست که برگزاری جشنواره فوق با استفاده از امکانات و هزینه بیتالمال قرار است کدام اندیشه بیضایی را مورد تجلیل قرار داده و جایزه بدهد؟ در حالی که بیضایی طبق برخی اسناد تاریخی از خانوادهای بهایی بوده و در نهایت به قول خودش فردی لاییک و غیرمذهبی است. بنابر اسناد منتشره، بهرام بیضایی در دوران طاغوت مورد توجه دفتر فرح دیبا بود و از همین روی در مراسم مختلف این دفتر حضور داشت از جمله مراسم کیکخوری جشنواره فیلم تهران در آبان 1351 که در حضور فرح دیبا، کیک جشنواره را برید.
بیضایی در سالهای 1353 و 1354 اولویت نخست را برای استفاده از بورس به اصطلاح هنری فرح دیبا دارا شد و براساس اسناد انجمن ملی روابط فرهنگی وابسته به دفتر فرح پهلوی، برای اقامت در فرانسه و استفاده از این بورس، ماهانه 2000 فرانک از دفتر مخصوص فرح دریافت میکرد.
مطلب کیهان فارغ از همسو یا غیر همسو بودن و از نگاه شخص خارج از همه جریانات، مطلبی منطقی است که با ارائه پیشینه بیضایی و فعالیتهای گذشته او، صرفا این سوال را مطرح کرده است که با توجه به این سوابق بر اساس چه منطقی جشنواره ای قرار است با هزینه مردم برای بیضایی بزرگداشت برگزار کند؟
اما در پاسخ این سوال منطقی کیهان، پرویز پرستویی که متاسفانه این روزها در هیات اپوزیسیون جلوه میکند و با لباس حاج کاظم و حیدر، حامی جماعت شبه روشنفکر شده و گاهی به نعل و گاه به میخ میزند در پاسخ به کیهان عوض ارائه پاسخی منطقی، تلاش میکند تا با شیوه برگرفته از مشی پوپولیستی ، حس مخاطب را تحریک کند و صورت مساله را پاک کند.
پرستویی در صفحه اینستاگرام خود در پاسخ به کیهان نوشت:
شما بهتره به همان کار اصلی خودتان بپردازید.
بس کنید. شما با اسم بردن از استاد بیضایی بزرگ نمیشوید.
و بنده هم قرار نیست ،ایشان را به کسی بشناسانم. چون همه ملت ایران،چه مردم عوام، و چه فرهنگیان و اهل ادب و نمایش، و کسانی که دلشان برای ایران زمین میتپد، او را خوب میشناسند.
فقط به شما یادآورمیشوم واز یک اثر از ستاد نام می برم،فیلم نامه،فیلم سینمایی (روزواقعه) غیر از سینما، یکی از افتخارات صداوسیمای ایران است،که هرساله در ایام دهه محرم، به مناسبت شهادت امام حسین(ع) نشان می دهد.
استاد بیضایی هر مرام مسلکی دارد، بدانید از شما بهتر اسلام را میشناسد. ازخدای بزرگ خواهانم که سایه استاد بیضایی را از سر فرهنگ و هنر ایران زمین کم نکند.
متاسفانه جناب پرستویی حتی این نکته را متوجه نشدهاند که داستان روز واقعه تنها بخشی حاشیهای از واقعه کربلاست و جناب بیضایی صرفا این واقعه را با نگاهی تاریخی به شکل نمایشنامه درآوردهاند. شاید اگر نگاه اسدی و موسیقی بینظیر مجید انتظامی و تدوین و بقیه عوامل دست به دست هم نمیدادند، حالا روز واقعه بیضایی معلوم نبود چه سرنوشتی پیدا کند. دست آخر اینکه کاش پرستویی که توانست با ایفای درست قهرمانان واقعی این سرزمین اعتبار و محبوبیتی به دست بیاورد مراقب پوست موزی که جلوی پایش انداختهاند باشد و با افتادن در آغوش جماعت شبه روشنفکر اجازه ندهد میان مردم با خودش فاصلهای پرناشدنی بیفتد.
نظرات